قبل از تصمیم میدان را ترک کنید!
گویی بشر از ابتدای خلقت در معرض یک انتخاب بوده است. انتخاب بین خوب و خوبتر، بد و بدتر و یا خوب و بد. گاهی نتیجه این تصمیمات و انتخاب های فاجعه بار می شوند همانند پدرمان، بنی بشر که در دو راهی انتخاب بین خوردن و یا نخوردن میوه ای ماند و از بهشت برین درماند!
بعید می دانم از ازل تا به زمان زاییده شدن این کلمات، بشر انتخابی وحشناکتر از این کرده باشد!
هر اشتباه و تصمیم نابخردانه ای که در ذهن شما میگذرد واقعا ارزش از بهشت رانده شدن را ندارد!
به هر حال طبیعت این بشر مذبذب همین است. تصمیم گرفتن و انتخاب کردن. بدیهی هم است به هر حال قوه عاقله وجه ممیزه اش با سایر چهارپایان است!
هرچند برخی تصمیماتی که بشر بر می گزیند را هیچ چهارپایی نمی گیرد!
علی ایحال از دردناک ترین تصمیمات اشتباه، قطعا یکی مربوط به تزویج است و دیگری معاش است. یعنی چه مسیری را برای امرار معاش اختیار کردن!
جداً اینکه شما کاری بیابی و این کار باب میلت باشد و با آدم های فهیم همکار شوی یکی از آن نعمات است که خداوند به هر بنده ای عطا نمی کند. یا اگر عطا کند انتظار است که بنده شکر نعمت به جای آورد!
اما این که بدیهی است که کار خوب را باید قدر دانست، اما درد آنجا می شود که تو را بین انتخابی می گذارند که فکر می کنی باید بین خوب و خوب تر تصمیم بگیری! حقیقتا کار سختی است!
ضربان قلب انسان بالا می رود، نفساش بند می آید، سرش داغ می شود و اینها دقیقا نشانه های است که می تواند شما را هم نظر با همان حیوان دراز گوش کند
پیشنهاد می کنم وقتی در این چنین شرایطی قرار می گیرد، عنان نفس را در اختیار داشته باشید، نفس عمیقی بکشید، لبخند بزنید و عرصه را ترک کنید. در حین ترک کردن آن میدان فکر کنید و صد البته مشورت نمایید. باور کنید ضرر نخواهید کرد!
پ.ن: منظور خاصی نیست، فقط خویشتن دار باشید!
این نشانه های فیزیولوژیکی ای که فرمودید ناظر به دو علت است...در یکی باید عنان نفس را کشید ودر دیگری در دیگ را گذاشت..
حالا نوشته شما به کدام برمیگردد؟غلیان غریزه یا غرش خشم؟
و چگونه وقتی پای یکی از اینها درمیان است انتخاب بین خوب و خوب تر تلقی میشود؟
پ.ن با آن عبارت خویشتن دار باشید انتهایش تقریبا بیش از نیمی از پاسخ را میدهد اما خودش هم فریاد میزند که باور نکنید که منظور خاصی نیست رفقا.باور نکنید!