نوشته‌هایی با طعم انقلاب اسلامی

گاه نوشته‌های رسانه‌ای رضا حیدری

   نوشته‌هایی با طعم انقلاب اسلامی

    گاه نوشته‌های رسانه‌ای رضا حیدری

بخت عشاق را بد بریده اند.چرا که از ازل تا به ابد،عاشقی را به صبوری پیوند زده اند،زمان محک خوبی است.سره از ناسره در کشاکش صبوری عشاق عیان می شود،اگر نه هر هوسی عشق می شد و به قداست می رسید

عکاسی آماتور!

اسمش همین است.البته اوهام برتان ندارد که عکاس باشی اوسا و بلده ی کار نیست! نه مدیون هستید اگر این افکار به ذهن مبارکتان خطور کند!

از آن جهت آماتور نامیدیمش که دوربینمان مرکب چوبین است و پا به پای چشم تیزبین و طبع لطیف مان توان ندارد!

البته انتظار گزاف نباید داشت از کسی که درس سیا-ست می خواند و قلمش بر همان حوالی میچرخد. از طرفی روح لطیف آدمی هم بسی عجیبب،رنجور است و تا نازش را نکشید و طناریش را به جان نخرید یاری نخواهد داد جسم و چشم شما را !

حال که نه پیشه من عکاسی است، اما گاه گاه عکسی میگریم از بیرون، تقدیم می کنم به شما «تا به آواز شقایق که در آن زندانی است دل تنهای تان تازه شود»

 الغرض شرحی مختصر رفت بر احوال ما که چند وقتی است ادای منورالفکر ها را در میاوریم،این چند قطعه عکس را که با گوشی همیشه همراهمان به اسیری گرفته ایم پذیرا باشید!

و شد آنچه شد...