نوشته‌هایی با طعم انقلاب اسلامی

گاه نوشته‌های رسانه‌ای رضا حیدری

   نوشته‌هایی با طعم انقلاب اسلامی

    گاه نوشته‌های رسانه‌ای رضا حیدری

بخت عشاق را بد بریده اند.چرا که از ازل تا به ابد،عاشقی را به صبوری پیوند زده اند،زمان محک خوبی است.سره از ناسره در کشاکش صبوری عشاق عیان می شود،اگر نه هر هوسی عشق می شد و به قداست می رسید

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

این مطلب برای «روزنامه افکار»نگاشته شده است





حسن روحانی دوره دوم ریاست جمهوری خود کارش را با خلف وعده آغاز کرده است. او قول داده بود که سن کابینه را پنج سال کاهش دهد و زنان را نیز به کابینه راه دهد اما بعد معرفی اعضای جدیدکابینه، میانگین سنی یک سال از دولت گذشته پیرتر شد و زنان را هم ترجیح داد که نباشند تا رکورد پیرترین کابینه بعد از انقلاب باز هم به او برسد.

البته انتظار می رفت که تغییر قابل توجهی در کابینه رخ ندهند و این امر بیش از آنکه نشات گرفته از روحیه محافظه کارانه روحانی باشد ناشی از حلقه بسته مدیریتی است که از دهه هفتاد و دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی شکل گرفته است. این حلقه بسته مدیریتی آنقدر نامطلوب بود که بعدها اصلاح طلبان یکی از دلایل گذار و تقابل جدی خود  از هاشمی را همان معرفی کردند.

روحانی در انتخابات بسیار آوانگارد بود. موضوعات بسیاری را به چالش کشید و صد البته وعده های زیادی هم داد. انتظار حامیان روحانی در حوزه سیاسی این بود که کابینه آیینه ای از همان حرف ها باشد. اما امروز آن صحبت های پر شور روحانی فقط حرف ماند تا یکی از محافظه‌کارترین کابینه های بعد از انقلاب را با هم ببینیم

اما در پس این کابینه پیر و البته محافظه کار چی چیزی می تواند باشد؟

قطعاً می توان برای این موضوع تحلیل های متعددی ارائه کرد، اما کارشناسان سیاسی در همان کوران مناظرات می دانستند که دور دوم هر دولتی زمان ریسک های بزرگ نیست و هیچ رییس جمهوری سعی نخواهد کرد بیش از ساختارهای قانونی کشور باشد. روحانی نیز این را به خوبی میدانست که برای بازیگری بهتر در آینده سیاسی کشور نیازمند رای بیشتر است. 23 میلیون رای همان وزنه قابل تاملی است که وی را می تواند در دریای متلاطم سیاست ایران نگه دارد. عرصه ای که هنوز بسیار پر هیجان است و در همین هیجانات تمامی رییس جمهورهای سابق با نگاه طعنه آمیز مواجه هستند و محبوب سیستم سیاسی کشور نیستند. قوه قضائیه با بدبینی آنها را می نگرد و عمر سیاسی آنها در ساختارهای قانونی پایان یافته است

روحانی اینها را دیده است و میداند که قدرت او هیچگاه بیشتر از ساختارها قانونی کشور نیست. این نکته نیز کاملا هویداست که بر خلاف احمدی نژاد و خاتمی که هر دوی آنها به دلیل داشتن گفتمان مستقل سیاسی توانسته اند جریان اجتماعی حامی خود ایجاد کنند هرگز نتوانسته است در این راه قدم بردارد. او خواسته و یا ناخواسته یک تکنوکرات بافی مانده است.

حسن روحانی دوست دارد رفتار سیاسی به مانند هاشمی رفسجانی (شاید همان کسی که دهه شصت به او مشق سیاست کرد) داشته باشد. بزرگ بماند و بیش از آن که جریان ایجاد کند آن را خط دهد. از این تمایل «فاطمه هاشمی رفسنجانی» نیز در گفتگو با «روزنامه فرهیختگان» پرده برداشت. او معتقد است که روحانی نخواهد توانست به اندازه هاشمی قد بکشد و می گوید:« آقای روحانی نمی‌تواند جا پای آقای هاشمی بگذارد، چون اصلا نه تفکر آقای هاشمی را دارد و نه شجاعت ایشان را دارد» [1]

 «امیر محبیان» هم بر همین اعتقاد است که روحانی میل دارد که شبیه هاشمی باشد. و اشاره می کند که سعی خواهد کرد دچار سرنوشت روسای جمهور قبلی نشود.

 او در گفتگویی که با «خبرگزاری دانشجو» داشت عنوان کرده است که: خانواده آیت الله هاشمی انتقاداتی جدی به روحانی دارند. آن‌ها انتظار دارند که روحانی تا أبد زیر سایه هاشمی بماند؛ این منطقی نیست؛ قطعا روحانی هاشمی را تحسین می‌کرد ولی قصد ندارد همیشه زیر سایه هاشمی بماند ضمن آن که قصد هم ندارد از روی سرمشق روسای جمهور قبل که به حاشیه رانده شدن از سیاست است؛ رونویسی کند. او می‌خواهد جانشین هاشمی باشد نه مدیون دایم العمر [2]

از این رو تعیین این کابینه محافظه کار بیش از آنکه نشئات گرفته از محدودیت ها باشد، توجیهی که اسحاق جهانگیری در توییتر به آن اشاره کرد؛ می تواند تلاشی باشد برای تداوم حضور حسن روحانی در ارکان سیاسی کشور. روحانی اصلاً تمایل ندارد که از ساختار سیاسی کشور ترد و یا حذف شود!

روحانی به وضعیت پیشینیان خود نگاه کرده است. مرحوم هاشمی تا روز وفات مورد وثوق بسیاری نبود. خاتمی پس از خطای فاحش سیاسی در فتنه 88 ترد شد و احمدی نژاد با طعنه هر دو جریان مواجه شده است. از این رو میدان برای او خالی است. چرا خود را اسیر چالش ها کند؟ او دوست دارد بازیگر میان میدان باشد تا قهرمان بازنشسته میان سکوها!

این روزها روحانی دیگر آن شیخ دیپلمات نیست؛ ردای بلند تر و بزرگ تری به تن کرده است. او رییس جمهوری است که می خواهد بعد از سال 1400 هم سیاست ورز بماند؛پس چرا خود را با ساختارها گلاویز کند و چرا خود را با چالش های مواجه نماید که پیش از او سه رییس جمهور را به حاشیه برده است؟

روحانی راهنمای چپ زده اما گردش به راست کرد. او به جریان راست بیش از پیش نیز متمایل خواهد شد. از این رو باید گفت که هیچ گاه انتظارات اصلاح طلبان برآورده نخواهد شد. او اکنون یک مرد 23 میلیونی است!

شاید او این شعار را داشته باشد که «محافظه کار باش اما زنده بمان»



[1] گفتگو با فاطمه هاشمی رفسنجانی. ( 17 مرداد 1396 ) . فرهیختگان. شماره 3025 . صفحه 3 .

[2] مصاحبه امیر محبیان با خبرگزاری دانشجو  کد خبر: 626878

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۲۵
رضا حیدری

این مطلب برای «خبرگزاری دانشجو» نگاشته شده است



«امضای کری تضمین است» این تیتر روزنامه شرق در روزهای توافق هسته‌ای با کشورهای ۵ + ۱ بود. حال و روز سایر روزنامه‌ها و سایر رسانه‌های حامی دولت نیز به همین سبک و سیاق بود. «اطمینان تهران از اجرای برجام»، «جشن هسته ای»، «تحریم رفت» و... عناوینی است که در رسانه‌های حامی دولت نقش بسته و همه خوشحال از یک توافق با کشورهای اروپایی بودند.


اما مجلس وضع دیگری داشت. برخی از نمایندگان اصولگرا همانند زاکانی، توکلی، نادران، زارعی که جناح راست مجلس را پیکره بندی کرده بودند بدبینانه به توافق هسته‌ای می‌نگریستند و از این رو کمیسیون ویژه بررسی برجام را شکل دادند و از کارشناسان و مذاکره کنندگان سابق و جدید خواستند که نظراتشان را در این باره ابراز کنند. شاید به یاد ماندنی‌ترین تیتر را روزنامه سیاسی آفتاب یزد که به جریان چپ تعلق دارد انتخاب کرد. آنجایی که به نقل از ظریف نوشته بود که تحریم‌ها لغو می‌شود و از قول سعید جلیلی دیپلمات ارشد سابق نوشت که تحریم‌ها لغو نمی‌شود. 

تیتر این دو روزنامه قطعا به یادماندنی خواهند بود. آنقدر به یادماندنی که چندی پیش حساب توییتری سعید جلیلی به بهانه تحریم s_ ۷۲۲ امریکا صفحه اول آن روزهای آفتاب یزد را که به نقل از او ناامیدانه تیتر زده بود تحریم‌ها لغو نمی‌شود را بازنشر داد و طعنه‌ای به حامیان رسانه‌ای دولت زد که «حالا تحریم‌ها لغو شد یا نه» و به اصطلاح دید که حق با ما بود!

برجام خوب یا بد یک سند بین المللی و مورد تایید کشور است، اما آنچه که اهمیت دارد نحوه رفتار ما با اروپایی‌ها در مذاکرات است. سوال‌های متعددی بی پاسخ مانده است و دولت به عنوان متولی توافق هسته‌ای به آن پاسخ نداده است. 


اینکه چرا دولت بدون مشورت و هماهنگی‌ها لازم با تیم سابق رویه‌ای کاملاً متفاوت‌تر و خلاف آن‌ها را پیش برد؟ چرا تیم مذاکره کننده هسته‌ای در انعقاد توافق عجله نمود و چرا از ابتدا کار به دلیل فنی بودن ابعاد ماجرا کارشناسان صنایع هسته‌ای در تیم وجود نداشتند


بعد برجام بود که در یک فضای هیجانی دولت این ادعا را طرح کرد که می‌توان برجام را به عنوان یک الگو در دستور کار قرارداد و همان گونه که مسئله هسته‌ای با آن جمع بندی شد این الگو را به سایر مسائل منطقه‌ای هم سرایت داد. الگوی که مبنای تمام آن بر مذاکره است. در همان ابتدا نیز کارشناسان بر این باور بودند که این مدل هنوز کارایی خود را نشان نداده است و نمی‌توان از آن به عنوان مدل استفاده کرد؛ چرا که به جز دیالوگ هیچ ابزار فشار دیگری برای ایران ندارد. 

حال که دولت اولین روزهای کاری خود را پشت سر می‌گذارد شاید بخواهد ادامه همان مسیر را در منطقه پی گیری کند و برجام‌های ۲ و ۳ را در دستور کار خود قرار دهد اقدامی که هنوز هم اساتید و کارشناسان روابط بین الملل به آن نقد‌های جدی دارند

دکتر محسن شفیعی مدرس دانشگاه برجام را که مبتنی بر مذاکره است را مدل مناسبی برای حل مسائل منطقه‌ای نمی‌داند و معتقد است که «مذاکره صرف به هیچ وجه تامین کننده منافع ملی ما نیست» و برجام را بیشتر یک تجربه سیاسی می‌داند و عنوان می‌کند که «اینکه بدانیم مذاکره با کشورهای قدرت‌مند بین المللی در صورتی که با خوشبینی بی محابا همراه باشیم میتواند نتیجه معقول و منطقی را ندهد خود نوعی تجربه سیاسی برای ما بود»


حسین شیخ السلامی مشاور محمد جواد ظریف نیز برجام را محل انتقاد‌های جدی دانست و عنوان کرد که «من نیز به برجام نقدهای زیادی دارم»

دکتر عبدالله رمضان پور نیز با طرح این سوال که برای کیفیت و کارایی هر مدل سیاسی باید به خروجی آن دقت کرد، برجام را پرهزینه و پر اشتباه خواند و عنوان کرد «برجام بیش از هر چیزی یک توافق هسته‌ای است که البته دستاورد ملموسی برای کشور نداشته است و تن‌ها یک تجربه بسیار جدی در عرصه دیپلماتیک برای ما بود»

بررسی تاریخی مراودات دیپلماتیک ایران از دوره قاجار تا به حال نیز چندان دلچسب نیست و به تعبیر دکتر موسی حقانی استاد برجسته تاریخ معاصر «قراردادهای تاریخی که بین ایران و اروپایی‌ها بوده است همیشه تلخ بوده است» وی معتقد است که الگوی‌های مذاکراتی ایران در طول تاریخ شکست خورده اند و دلیل آن نیز عدم اتکا به توان و نیروهای داخلی بوده است.

حقانی سه مدل مذاکراتی ایران در دوره قاجار را بر می‌شمارد و معتقد است که هر سه این‌ها در ملی شدن صنعت نفت تلاقی داشتند و ناکارائی آن ثابت شد «در دوره قاجار سه مدل گفتگو داریم. مدل اول همان موازنه مثبت است که برای اینکه کشور از تعرض کشورهای روس و انگلیس در امان بماند به هر یک امتیازی مشابه داده می‌شد، اما در دوره صدارت امیرکبیر گفتگو‌ها تغییر کرد و مدلی که بعداً تحت عنوان موازنه منفی در ملی شدن صنعت نفت مطرح شد پیش گرفته شد که به هیچ یک امتیازی داده نشود. البته امیر کبیر به دنبال باز کردن پای سایر کشور‌ها به ایران بود و به اصطلاح به دنبال حضور نیروی سوم در کشور بود و او این ایده را مطرح کرد، اما بعد از مرگ او انگلیسی‌ها کاملا سوار این ماجرا شدند»

برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را قطعاً نمی‌توان بیش از یک توافق هسته‌ای دانست، توافقی که آنقدر‌ها خلل دارد که کمتر کارشناس حقوقی و بین المللی حاضر است از آن دفاع کند از این رو نمی‌توان برجام را مدلی برای تعامل با اروپایی‌ها دانست. نزدیک‌ترین تعبیر برای این توافق تجربه‌ای گران برای تاریخ دیپلماسی ایران است


منتشر شده در:
خبرگزاری دانشجو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۰۸
رضا حیدری